در چه حد بایستی از سایرین توقع و انتظار داشته باشیم؟
داشتن توقع بی جا از دیگران
داشتن توقع بی جا از دیگرادن از جمله دام هایی است که بعضی افراد در آن فرو افتاده و خود را قربانی می کنند. زیرا برآورده نشدن توقعات دور از انتظار آنان را شوکه کرده و می رنجاند و سبب می شود که حس کنند مورد اهانت قرار گرفته اند. انتظار از بچه ها برای آموختن آنچه ظرفیتش را ندارند نمونه بارز این گونه انتظارات است. نمونۀ دیگر این پندار قربانی کننده، واکنشی است که برخی مردم در برابر افراد مست در پیش می گیرند. طبیعی است که از یک فرد مست نمی توان انتظار داشت که رفتار و حرکات معقولی از خود نشان دهد و هرکس با چنین توقعی تنها اسباب بازیچه شدن خود را فراهم کرده است. تنها واکنش معقول در برابر چنین فردی دورشدن از وی و یا کنترل اعمال و حرکات اوست. حال قضاوت کنید که ابله کدام است؟
فرد مست که حرکاتش تابع عقل و خردش نیست و یافردی که انتظار دارد گفتار و کردار او معقول و صحیح باشد؟ در زیر به چند نمونه از انتظارهای بی جا که به قربانی شدن افراد می انجامد اشاره می شود:
- همسرم بسیار آرام و ساکت است، اما من از کم حرفی او به تنگ آمده ام.
در پاسخ به چنین انتظاری باید گفت که کم حرفی از خصوصیات ذاتی افراد است و تلاش برای گفت و شنود با فرد کم حرف یک انتظار بیجا و غیرمعقول می باشد. - فرزندم ابداً به توپ بازی علاقه ای ندارد، نباید انتظار داشت که آن را دوست داشته باشد.
توقعات بی جا از این دست که به سرعت و به سهولت موجبات تلخ کامی افراد را فراهم می آورد فراوان است.
برگرفته از کتاب وین دایر: سررشته زندگی خود را در دست گیرید.