عواقب جدایی کودک از مادر در شرایط و سن زیر دو سال
عواقب جدایی کودک از مادر
کودک را زود از خود جدا نکنید !
وقتی کودک تا دو سالگی کنار مادر بماند، مراحل رشد که وابستگی و چسبندگی است را طی خواهد کرد و به موقع جدا خواهد شد و گرنه همه عمر تشنه محبت خواهد بود.
امروزه بسیاری از کودکان به دلیل مشغله کاری مادر به مراکز نگهداری از کودک مانند مهدکودکها و یا به دست پدربزرگ و مادربزرگها یا اعضای خانواده و فامیل سپرده میشوند.
نگهداری از کودک شرایط خاصی دارد و مواردی است که باید به آنها دقت کرد تا هم کودک و هم والدین و هم شخصی که از کودکان نگهداری میکند، آسیب نبینند.
موضوع شایعی که در مورد نگهداری از کودکان وجود دارد، این است که اغلب مادران شاغل ترجیح میدهند که کودکشان را به دست پدربزرگ و مادربزرگ
یا افرادی از فامیل بسپارند چون مراکزی مانند مهدکودک ساعت کاری محدود دارد.
• برای مادر شاغلی که روزی ۸ ساعت کار میکند و بعد هم خسته از کار باید به امور خانه رسیدگی کند،
ترجیح این است که کودک زمان بیشتری را نزد دیگران بمانند تا آنها بتوانند در آرامش و راحتی به کارهای دیگرشان نیز رسیدگی کنند.
اما آیا این دوری طولانیمدت از مادر به ضرر کودک نیست؟
وقتی کودک به صورت طولانیمدت از مادر دور باشد و به دست شخص دیگری برای نگهداری سپرده شود، این تصور برایش به وجود میآید
که نقش مادری به عهده شخص دیگر گذاشته شده است.
در حقیقت او فکر میکند که آن شخص دوم حالا مادر اوست.
در این شرایط مهمترین موضوعی که بروز میکند، بحث دلبستگی است.
• دلبستگی یعنی اینکه کودک نسبت به یک فرد (مادر) وابسته است و از او احساس امنیت کسب میکند.
کسی که همیشه میتواند در پناهش در امان باشد و اگر او را در کنار خود نبیند احساس خطر میکند.
این احساس از زمانی که کودک یک جنین است و در رحم مادر نگهداری و محافظت میشود در او شکل میگیرد.
به همین دلیل دلبستگی یک احساس بسیار قوی و مهم است که اگر نادیده گرفته شود آثار سوئی که از خود به جا میگذارد
تا سالیان سال جبرانشدنی نیست و حتی در مواردی وقتی فرد به میانسالی هم میرسد میتوان نشانههای آسیبی که
از این موضوع خورده را در او مشاهده کرد.
نیاز به مادر و احساس دلبستگی در دو سال اول زندگی کودک نیازی جدی است و توصیه این است که مادران حتماً این مدت را با کودک خود به صورت تماموقت بگذرانند.
بعد از دو سالگی کودکان به میزانی از درک میرسند و دلبستگی به مادر را پیدا کردهاند و به دنبال جایگزینی برای مادر خود نیستند.
اما قبل از این سن هر کس دیگری که به جای مادر مراقبت از آنها را به عهده میگیرد، برای کودک احساس ناامنی را به همراه میآورد
و دید خوبی به آن شخص ندارد.
حتی حس لامسه کودک نیز قبل از دو سالگی تکامل پیدا نکرده است.
بنابراین اگر قبل از دو سالگی کودک را مخصوصاً به صورت طولانیمدت به شخص دیگری بسپارید،
دلبسته آن شخص میشود در حالی که این دلبستگی همیشه ناقص میماند و نمیتواند مانند دلبستگی به مادر برای کودک احساس امنیت و آرامش را به همراه بیاورد.
در دو سال اول که مادر فرزند خود را شیر میدهد بیشترین رابطه عاطفی بین مادر و فرزند برقرار میشود. در واقع از زمانی که جنین در رحم مادر شکل میگیرد رابطه عاطفی از طرف مادر برقرار میشود و با اولین تماس پوستی با نوزاد بیشتر و بیشتر میشود، ولی در مورد فرزند از ۴ تا ۵ ماهگی این رابطه شکل میگیرد. والدین باید بدانند در دو سال اول زندگی کودک، وابستگی کاملا طبیعی است و همانند این است که مادر و فرزند درون یک کپسول زندگی میکنند و در این رابطه معمولاً نقش پدران کمرنگتر است. این وابستگی عمیق بین مادر و فرزند جزو روند طبیعی رشد کودک است، ولی بعد از دو سالگی والدین باید وابستگی کودک را به تدریج، کم کنند.
اولین قدم برای کم کردن وابستگی بچهها بعد از دو سالگی، جدا کردن محل خواب کودک است. در یک سال اول چون نگرانی از نشانگان مرگ ناگهانی نوزاد وجود دارد، توصیه ما این است که کودک در اتاق پدر و مادر یا در معرض دید آنها بخوابد اما بعد از دو سالگی بهتدریج باید اتاق کودک جدا شود. بعد از اینکه محل خواب کودک جدا شد، قدم بعدی این است که کودک وارد شبکههای اجتماعی کوچک شود. یعنی قبل از اینکه بچه به مهد برود، برای اینکه سطح وابستگی کودک کمتر شود، والدین میتوانند کودک خود را به پارک یا خانه بازی ببرند. به این ترتیب در عین حال که مادر حضور دارد، کودک ارتباط با همسالانش را شروع میکند. از آنجایی که در سه سالگی، روند اجتماعی شدن کودک شکل میگیرد، بهتر است از این سن، کودک را به مهدکودک بسپارند.