عشقم ندید که به عشقش چه می کنم! ولی من دیدم که او با عشقش چه می کند…!???روانی… بهت مریضم… بی هوا از رو غریزه م اگه تو از من دور شی یه تنه شهرو به هم می ریزم…?انگار بی دلیل، انگار خود به خود… تاعاشقت شدم، لحنت غریبه شد… گرمای عشق رفت، از جمله سازیات… یه دفعه خوب شد، دیوونه بازیات… عشقی که درد شد، سبزی که زرد شد… شامی که سرد شد، ینی عوض شدی… پلکت که می پرد، تا صبح یکسره… خوابت نمی برد، ینی عوض شدی…??نفسم تویی هر نفسی که می کشم همهمه ای ست از همـــــــه پنهان اما از تو چه پنهان؟ میان هر نفسی که می کشم تـــــــــــــــــــــــــو هستـــــــــی که مـــــــی کشم تو را، که می کشـــــــی مرا??روز میلاد توست و من همچنان در آرزوی لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم در چشمانت خیره شوم تو را در آغوشم بفشارم و با عشق بگویم تولدت مبارکـــــ امینـــــم????چرا رنگ غروب چشات چقد اینجوری خوبه چشات تب زلزله تو تنمه چشات انگاری عاشقمه??بدجور می خوامت!!!…شــــــاید اشتـــباهی بوده محاسباتم و یا کم بوده از عشق اطلاعاتم …
گل یخ زمستان تو هستم اسیر ناز چشمان تو هستم
مرا پرپر مکن ای جانم ای دوست که من مشتاق دیدار تو هستم
… می روی باران شوی برهنه می شـــوم هزار بار به من می خوری هزار باز عاشقت می شوم …گاهی باید کسانـــی را از گذشته مان فراموش کنیم به یک دلیل ساده: آنـــها به آینده مان تعلق ندارنــــــد…اگه جراتش را نداری بگی دوستش داریــــــــــــ … یکی دیگر جرات دارد می گوید و از دستش می دهی …